مارش مورچههای سرباز در جغرافیای قناعت
رشد اقتصادی ژاپن در سالهای اخیر و پس از جنگ جهانی دوم جهانیان را به تعجب و تحسین واداشته است. برخی ژاپن را دومین قدرت اقتصادی و صنعتی دنیا میدانند و محققان کشورهای مختلف کوشیدهاند تا با کشف معمای رشد بیسابقه ژاپن، الگویی را برای رشد پیدا کنند. در این بین اما، نظام آموزشی و تربیتی ژاپن هم یکی از بهترین نظامهای آموزشی و تربیتی است که امروزه توجه به این نظام نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای جهان رو به افزایش است.
عباراتی که خواندید بخشهایی از مقدمه مترجم کتاب آموزش و تربیت در ژاپن و آمریکا است. این کتاب را آزوما هیروشی نوشته و خانوم معصومه سادات حسینی ترجمه کرده است. کسی که خودش به دلیل ادامه تحصیل، سالهای زیادی را در ژاپن زندگی کرده و در کنار همسر و فرزندش با مردم این کشور زیسته است.
معصومهسادات حسینی ، اظهار داشت: ساختار آموزش و پرورش در بسیاری کشورها شبیه به هم هستند و شاید آنقدر تفاوت عجیب و غریب نداشته باشند اینکه میگوییم به سیستم آموزشی ژاپن توجه میشود به این دلیل است که ژاپن آموزش و پروش خاص دارد. باتوجه به اینکه ژاپن منابع ندارد و با محدودیت امکانات مواجه است اینجا سوال پیش میآید که چه طور کشوری با وسعتی کم که وسعتش به اندازه مساحت خراسان رضوی است و جمعیتی زیاد که دوبرابر جمعیت ایران است به این صنعت و جایگاه رسیدهاست؟پاسخ این پرسش به اینکه نیروهای انسانی چه طور تربیت شدهاند، بر میگردد. در تربیت نیروهای انسانی هم دو فاکتور خانواده و سیستم آموزش و پرورش اهمیت بسیاری دارد.
وی ادامه داد: در کتاب آموزش و تربیت در ژاپن و آمریکا، نحوه تربیت مادران آمریکایی و ژاپنی و سیستم آموزشی این دو کشور با یکدیگر مقایسه شده است. نظریه نویسنده این کتاب پورفسور آزوما هیروشی این است که آمریکا از راه فردی و سرمایهگذاری بر روی افراد پیشرفت کرده، اما ژاپن بر روی کار گروهی تمرکز داشته است. این دو کشور دو راه جدا را رفتهاند اما نهایتا به پیشرفت رسیدهاند. البته پیشرفت ژاپن به دلیل کمبود امکانات، مساحت، منابع و... قابل توجهتر از آمریکاست.
مدارس ژاپن فوقالعاده بزرگ هستند
مترجم کتاب آموزش و تربیت در ژاپن و آمریکا در خصوص فضای فیزیکی مدارس ژاپن گفت: در ژاپن خانه ها کوچک اما محیط مهدکودک و مدارس فوق العاده بزرگ است. به طور مثال مهدکودکی با ظرفیت 70 کودک 600 متر است. در هر محله بزرگترین مکان مربوط به مدرسه است. فضای مدارس متناسب با مراحل رشد بچهها خیلی خوب طراحی شده است زیرا متناسب با نظریه پیاژه و سایر روانشناسان بچهها در سنین کودکی به فضا و بازی بیشتری نیاز دارند. این موضوع به خوبی در ژاپن دیده شده است.
حسینی با بیان اینکه « در ژاپن ساختمان مدارس و اندازه آنها همه شبیه به هم هستند و به یک شکل طراحی شده اند»، تصریح کرد: استخر، زمین فوتبال، مزرعه و... در تمام مدارس وجود دارد و دانشآموزان گل و گیاه پرورش میدهند.
وی با اشاره به اینکه مدارس در ژاپن از 8 صبح آغاز میشود و تا 3 بعدازظهر ادامه دارد، خاطرنشان کرد: دانشآموزان در مدرسه نهار میخورند. صبحانه هم معمولاً در مدرسه صرف میشود. در وعده صبحانه سوپی مغذی حاوی حبوبات تخمیر شده و جلبک دریایی به دانشآموزان داه میشود. در وعده نهار هم معمولا این سوپ توزیع میشود. در وعده نهار، شیر همیشه در کنار غذا وجود دارد. برنج ژاپنیها هم که روغن و نمک ندارد پای ثابت وعده نهار است. بچهها در مهدکودک دفترچههایی دارند که والدین باید هر روز صبح در آن بنویسند فرزند آنها صبحانه چه چیزی در خانه خورده است، معلم هم ظهر برای والدین می نویسد که بچهها در مهدکودک چه چیزی خوردهاند بنابراین اطلاعات تغذیهای بین خانه و مهدکودک رد و بدل می شود.
این پژوهشگر و مترجم با بیان اینکه «دفترچه اطلاعات تغذیهای مخصوص مهدکودک است و در مدارس ژاپن وجود ندارد، گفت: ساعت 12 ظهر در سراسر ژاپن زنگ نهار زده میشود و همه در این ساعت هر کجا که هستند نهار میخورند. از آنجا که ادارات ژاپن تا ساعت 5 بعدازظهر فعالیت میکنند کارمندان همه نهار را سرکار میخورند و هیچ کس به خانه نمیآید.
حسینی افزود: در ژاپن مادری که غالبا خانه دار است نمی تواند بچه اش را به مهدکودک بسپارد. قانون برای گذاشتن بچهها به مهد کودک این است که مادر یا باید شاغل باشد یا اینکه فعالیتی گسترده در جایی داشته باشد که نتواند بچه را نگهداری کنید.
سرایدار در مدارس ژاپن معنا ندارد
وی با تاکید بر اینکه در ژاپن مدرسه با کمک بچه ها اداره می شود، بیان کرد: مدارس به آن بزرگی سرایدار ندارند و برای تمیزکردن قسمتهای مختلف مدرسه دانشآموزان شیفت بندی میشوند. همچنین نهار را هم خود دانشآموزان توزیع میکنند. درس خواندن یکی از چیزهایی است که بچهها در مدرسه انجام میدهند و در کنار آن کار جمعی و گروهی را یاد میگیرند.
این مترجم با اشاره به اینکه در ژاپن آموزش رایگان است، خاطر نشان کرد: ژاپن نظم فوق العاده دارد و خیلی نظامی مانند اداره میشود. سیستم آموزش و پرورش نهاد قوی، مستحکم و دارای برنامههایی مشخص است و شما فقط بچه را وارد سیستم میکنید. به طور مثال هنگامی که دانشآموز برای ثبت نام به کلاس اول به مدرسه مراجعه میکند تمام کارها از جمله چکاب را خود مسئولین مدرسه انجام میدهند تنها کاری که والدین دانشآموز باید انجام دهند زدن برچسب اسم دانشآموز بر روی وسایلی است که مدرسه به دانشآموز میدهد.
حسینی با بیان اینکه مدارس ژاپن لباس فرم ندارند و دانشآموز هرچه بخواهد میپوشد، عنوان کرد: همچنین بچهها در مدرسه از کفش پارچهای استفاده میکنند. اینگونه هم نیست که مدارس را خودمان انتخاب کنیم. از طرف شهرداری فرم ثبت نام مدارس برای خانوادهها میآید. به این دلیل که هر دانشآموز به مدرسه محله خود میرود سرویس مدارس در ژاپن مشاهده نمیکنیم و دانش آموزان پیاده به مدرسه میروند.
وی در خصوص سرفصلهای درسی آموزش و پرورش ژاپن یادآور شد: درسهای اصلی و پایه آنها مثل ادبیات، ریاضی و... همچون ماست. یکی از سرفصلهای جذاب در ژاپن خانه داری است، بچهها درس آشپزی دارند و ژاپنیها معتقدند چه دختر و چه پسر باید آشپزی یاد بگیرند زیرا در نهایت میخواهند که افراد پس از فارغ التحصیلی از پس کارهای خود بربیایند. همچنین درسی به نام تفاوت فرهنگها در ژاپن وجود دارد که برای آن معلم خارجی میگیرند. این معلمان باید در مورد کشور و فرهنگ خود به دانشآموزان توضیح دهند.
بچهها در خانه تکلیفی ندارند
این محقق اظهار کرد: دانشآموزان ژاپنی تکلیف در خانه ندارند. کتابهای آنها خیلی جذاب است و بهترین کیفیت را دارند. در کتابها نوشتنی زیاد وجود ندارد. کتابها بیشتر حالت جای خالی دارند و اینگونه نیست که دانشآموز مجبور باشد یک صفحه را کامل بنویسد. در مجموع خواندن نسبت به نوشتن اهمیت بیشتری دارد.
حسینی ادامه داد: در ژاپن بین بخش حافظه و بخش حافظه بصری افراد ارتباط خوبی برقرار میکنند به طور مثال در درس علوم اجتماعی بچه ها را برای آشنایی با مشاغل محله خود به سراغ افرا شاغل در محله میفرستند تا آنها از نزدیک با مشاغل آشنا شوند.آنها معتقدند دنشآموزان اول از همه بجای اینکه کشورهای مجاور و.. را بشناسند باید محله خود را شناسایی کنند و با بافت محله خود آشنا شوند.
وی با اشاره به اینکه در سیستم آموزشی ژاپن ورزش بسیار مهم است و دانشآموزان در هفته حداقل 6 الی 8 ساعت ورزش میکنند، اظهار کرد: بچه های مهدکودک پیاده روی دارند. در دبستان روزی دو ساعت به طرق مختلف ورزش انجام میشود. در دبیرستان هم هر روز قبل از ساعت مدرسه ورزش می کنند. حتی در فصل زمستان هم ورزش تعطیل نمی شود.
مترجم کتاب آموزش و تربیت در ژاپن و آمریکا با بیان اینکه «یک ضرب المثل ژاپنی میگوید بچهها بچه باد هستند»، اظهار کرد: این ضرب المثل یعنی بچهها بچه طبیعتاند و آنها وقتی سالم هستند که در طبیعت باشند. در مهدکودکهای ژاپن یک نوع خاک نرمی در محوطه وجود دارد و بچههای یک الی دو ساله را بدون کفش در حیاط می برند و معتقدند بچه باید قوی شود، این طبیعت نیست که باید با بچهها سازگار شود بلکه بچهها باید با طبیعت سازگاری پیدا کنند و قوی و مسولیت پذیر بار بیاید. البته در این خصوص باید گفت که این مساله به اقلیم هم بر میگردد ما اینجا در منطقه کویری و خشک قرارداریم اما در ژاپن همه جا سبز و محیط متفاوت است.
حسینی با اشاره به اینکه در ژاپن بچهها از سن هفت و نیم سالگی به مدرسه میروند، گفت: دوره دبستان شش ساله و دورههای راهنمایی و دبیرستان هم سه ساله هستند. دانشآموزان تا پایان دبیرستان همه یکسری دروس را میخوانند. البته در کنار دبیرستانها مدارس حرفهای هم وجود دارد که شبیه مدارس فنی و حرفه ای ما هستند و دانشآموزان میتواند بجای دبیرستان به این مدارس بروند و برای یک رشته خاص آموزش بینند. تنوع رشتهها در این مدارس بسیار زیاد است.
گرفتن فوقلیسانس و دکترا نامعمول است
وی بیان کرد: پس از دوره دبیرستان کنکور سراسری برگزار می شود. برای مقطع فوق لیسانس و دکترا هر دانشگاهی خودش آزمون برگزار میکند. در ژاپن لیسانس گرفتن معمول است و همه لیسانس میگیرند اما فوق لیسانس و دکترا خیلی معمول نیست. آنها معمولا پس از دوره لیسانس وارد بازار کار میشوند. در مقطع لیسانس استاد راهنمای شما موظف است برای شما کار پیدا و شما را به شرکتها معرفی کنند. این موضوع در مقاطع فوق لیسانس و دکتری هم وجود دارد.
این مشاور و روانشناس در پاسخ به این پرسش که آیا در هنگام ورود به دانشگاه از جانب دولت برای برخی رشتهها اجباری وجود دارد یا نه ؟ گفت: در دبیرستانها مشاور وجود دارد و دانشآموزان را برای انتخاب رشته راهنمایی میکنند اما در نهایت برای انتخاب رشته اجباری وجود ندارد. شغلهایی همچون پزشکی و استادی دانشگاه به نسبت سایر مشاغل اندکی ارزشمندتر هستند اما در مجموع در صحبت با مردم نمیشنوی که خیلی راغب باشند بچههای خود را به شغل خاصی هدایت کنند.
حسینی افزود: در ژاپن هر شغلی ارزشمند است. شاید این موضوع در ذهن ما نگنجد؛ در آنجا افراد با هر شغلی هم خودشان پیش خود احترام دارند و هم میان مردم، بنابراین در ژاپن به گونهای نیست که افراد خیلی به دنبال شغل خاص بروند. در حالی کنکور سراسری ژاپن مشکلات کنکور مارا ندارد اما باز هم آنها می گویند نباید به این سبک باشد و این موضوع را از اشتباهات خود می دانند.
این مترجم در خصوص نحوه آموزش زبان در مدارس ژاپن گفت: در آنجا زبان انگلیسی را از کلاس سوم دبستان آموزش میدهند و بیشتر شامل محاوره و مکالمه است و خیلی روی نوشتن و خواندن تاکید ندارند و اگرچه دانشآموزان بعد فارغ التحصیلی میتوانند به انگلیسی صحبت کنند اما همچون ما به کلاس خصوصی زبان هم میروند.
حسینی در خصوص تنوع مدارس در ژاپن توضیح داد: مدارس عموما دولتی هستند و از یک شهر به شهر دیگر تغییری نمیکنند. مدارس خصوصی در ژاپن بسیار کم است و فرزندان قشر خیلی خاص و خیلی پولدارها به این مدارس میروند.
معلمها سه روز در سال به بازدید از خانه دانشآموزان میروند
وی در خصوص تعامل بین خانواده و مدرسه در ژاپن گفت: در هر سال حداقل سه بار والدین دعوت میشوند تا فعالیت دانشآموزان و معلمان را از نزدیک مشاهده کنند. در این روزها والدین کاملا از ابتدا تا انتها در مدرسه و شاهد فعالیتها هستند. همچنین معلمها سه روز در سال باید به بازدید از خانه دانشآموزان بروند. آنها میآیند اتاق، محیط خانه، والدین و... دانشآموز را از نزدیک مشاهده میکنند. اولین هدف بازدید معلمان از خانه دانشآموران ارتباط گرفتن و نزدیک شدن معلم و مادر است که دغدغه مادر و شکایتهای او از فرزندش را متوجه شوند. معمولا رابطه بین خانه و مدرسه بر عهده مادر است زیرا عموما پدرها سرکار هستند.
مترجم کتاب آموزش و تربیت در ژاپن و آمریکا با بیان اینکه مدارس ژاپن خواستار حضور فعال والدین در مسابقات هندوکای هستند، اظهار کرد: هندوکای مسابقات ورزشی سالیانه است که به صورت گروهی و تیمی برگزار میشود. دانشآموزان و معلمان برای این مسابقات تمرینات زیادی انجام میدهند. والدین به این مسابقات دعوت میشوند و مسئولین مدرسه میگویند باید والدین بیایند و زحمت فرزند خود را در طول یکسال ببینند که از نظر ورزشی، توان بدنی و همکاری با گروه چه کار کرده است. اگر والدینی به بازدید از این مسابقات نروند، بد محسوب می شود.
حسینی ادامه داد: در این مسابقات در حقیقت با حرکات ورزشی روی ساختار ذهن کار می کنند و اسقامت و صبر دانشآموزان را افزایش میدهند. به طور مثال در یک بخش از این مسابقه دانشآموز باید دور زمین بزرگ مدرسه بدود و استوانهای را که در دست دارد به فرد دیگری از تیم خود بدهد، این وسط اگر دانشآموزی خسته شود و بایستد، نمیروند استوانه را از او بگیرند و به نفر بعدی بدهند، همه معطل میشوند و تشویق میکنند تا آن دانشآموز از جای خود بلند شود و ادامه مسیر را برود.
وی تصریح کرد: کلاً سیستم آموزش و پرورش ژاپن کارگروهی را آموزش میدهد. اینکه فرد برنده شود برایشان مهم نیست. اگر افراد خیلی در کلاس یک نفره نشان دهند که چقدر قوی هستند او را طرد می کنند. نظام ژاپن قهرمان پرور نیست باید تیم و همه باهم بالا بروند.
این مشاور و روانشناس در خصوص وضعیت معلمان در ژاپن خاطر نشان کرد: در آنجا معلمی حرفه مقدس و خوبی است. معلمها خیلی آدمهای پرمشغلهای هستند، بسیارساده پوشند.همیشه در حال کار هستند، در کلاس با بچهها غذا می خورد و... . این موضوع در حالی است که در آمد معلمی بالاتر از شغل های دیگر نیست.
تربیت شهروند خوب، هدف سیستم آموزشی ژاپن
حسینی در پاسخ به این پرسش که «آموزش و پرورش ژاپن چه چیزی میخواهد تحویل بدهد و مطلوب آنها چیست؟»، بیان کرد: آنها در ابتدا به دنبال تربیت شهروند خوب هستند. کسی که اگر هیچ کاری هم نکرد، آدمی سالم باشد. یاد داشته باشد با دیگران کار کند. همدلی و پشتکار در هر کاری که میخواهد انجام دهد داشته باشد، به بقیه ضرر نرساند. همچنین مهمترین چیز این است که به دیگران بتواند احترام بگذارد و خودمحور نباشد.
وی در خصوص اینکه چرا فرهنگ ژاپن تا این حد عمیق و متفاوت است، گفت: بر اساس نظریه «آزوما هیروشی» مولف کتاب آموزش و تربیت در ژاپن و آمریکا در حدود 700 سال پیش و در دوره اِدو که یک دوره 300 ساله است ساموراییها حاکم منطقه بودهاند و ژاپن هم یک جزیره بوده که منابع معدنی گسترده نداشته، زلزله خیز بوده و در مجموع امنیتی وجود نداشته است. تنها چیزی که داشته زمین و محصول برنج بوده است. در این دره ساموراییها یک فرهنگ را که به مذهب بودایی آنها هم برمیگردد پایه گذاری کردند. این فرهنگ این بود که هر کس در طبقه بندی اجتماعی مقام بالاتری دارد وظایف و حقوق او از زیر دستش بیشتر است یعنی باید نسبت به زیردستانش بیشتر کار انجام دهد؛ به طور مثال یک مدیر زودتر از زیر دستان خود به سرکار بیاید و دیرتر هم برود.
این مؤلف و مترجم افزود: در آن دوره گفتند جابجایی امکانپذیر نیست و افراد نمیتوانند از شهری به شهری دیگر بروند. اقلیمها را محدود کردند و گفتند افراد هرجا که هستند بمانند. بنابراین در ژاپن در معنای وسیع این دیدگاه گسترش پیدا کرد که وقتی ما همه با هم هستیم، جایی نمیتوانیم برویم و منابع هم محدود است. پس بهتر است عدالت اجتماعی برقرار باشد به فکر هم باشیم و همدلی داشته باشیم. نظزیه زروسام هم میگوید اگر یک نفر بخواهد منابع محدود را بهزور استفاده کند و بقیه گرسنه بمانند آنها به او حمله خواهند کرد. نهایتاً تا یکحدی میشود از منابع بهرهبرداری و به دیگران ظلم کرد، در نتیجه برای آن فرد بد میشود.
حسینی تصریح کرد: در مورد فرهنگ احترام به دیگری که در ژاپن وجود دارد باید گفت که آنها معتقدند هر انسان یک خداست. این موضوع از باورهای دینی آنها نشات گرفته که برای هر چیزی یک خدا قائل هستند. آنها میگویند هرانسان به مانند خدایان یک حرمتی دارد. به همین دلیل به همان حالتی که در مقابل خدایان سر خم می کنند در مقابل انسانها هم سر خم میکنند.احترام آنها به انسان ها کاملا درونی است. احترام گذاشتن به دیگران در ژاپن خیلی عمیق جا افتاده و ریشهای است.
علت اصلی خودکشی در ژاپن، ناموفقبودن در کار است
وی خاطر نشان کرد: همچنین در دوره اِدو نقشها خیلی در ژاپن تعریف شد نقش به این معنا که کسی که کشاورز است باید کار کشاورزی را خوب انجام دهد. شاید بتوانیم ژاپنیها را اینگونه توصیف کنیم که هر کس در کار خود سرباز است. در ژاپن هویت و نقش یکی شده است؛ من وقتی آدم ارزشمندی هستم که در کارم فوق العاده خوب باشم. در ژاپن تمام ارزش آدم ها به این است که در کار خود چقدر موفق هستند.
مترجم کتاب آموزش و تربیت در ژاپن و آمریکا با اشاره به اینکه در ژاپن عدالت اجتماعی خیلی گسترده است چون تفاوت طبقاتی وجود ندارد و آدمها برای بدست آوردن پول بیشتر زحمت آنچنانی نمیکشند، افزود: شاید این موضوع برای ما قابل درک نباشد اما در ژاپن هیچ کس مشکل اقتصادی ندارد. اگر در صدا و سیمای ژاپن اعلام شود که یک رئیس از مالیات در رفته است شخصیت آن فرد در یک لحظه صفر می شود. فشار اجتماعی در این زمینه زیاد است. بیشترین آمار خودکشی ها در ژاپن مربوط به کسانی است که احساس میکنند در کار خود ناموفق بوده اند.
حسینی گفت: در حالی که در ژاپن هویت با کار و نقش مساوی شده مهمترین مشکل کشور ما این است که آدمها کارشان را جدی نمیگیرند. در ژاپن آنقدر هویت و نقش یکی است که محل کار افراد همچون خانه آنهاست و معنی ندارد وقتی کاری مانده آنها به خانه بروند. ژاپنیها اضافه کار بدون حقوق انجام می دهند.
مدام تکرار میکنند: «ما کشور فقیری هستیم»
وی یادآور شد: ژاپنیها تاکید زیادی دارند که ما کشور فقیری هستیم. در آموزش و پرورش به بچهها یاد می دهند که ما چیز زیادی نداریم و اگر کار نکنیم چیزی نخواهیم داشت. همچنین ژاپنیها در مورد خود با دید انتقادی صحبت میکنند و بر خلاف ما خیلی از خود تعریف نمیکنند.
این مشاور و روانشناس اظهار کرد: ژاپن در صنعت حرف اول را می زند اما در پزشکی و علوم نظری اینگونه نیست. کرهایها و و چینیها در خصوص اینکه ژاپن از آنها جلو افتاده است می گویند ژاپنیها هر علمی را از هر کشوری میگیرند و در حالی که مبدع آن علم نیستند آن علم را به کشور خود می برند، کوچک میکنند و گسترش میدهند. همچنین ژاپن در یک دورهای عدهای نیرو به کشورهای پیشرفتهتر مثل آلمان فرستاد که علم را یاد بگیرند و به ژاپن برگردند.
حسینی با اشاره به اینکه خانهها در ژاپن 35 متری، 50 متری و... هستند، گفت: در ژاپن برای زندگی عمومی فکر شده نه زندگی فردی. به طور مثال هر منطقه یک پارک بزرگ دارد و در خانه استخر ندارند اما هر مدرسه یک استخر دارد. ژاپنیها اغلب مهمانیهایشان را بیشتر بیرون از خانه برگزار میکنند.
تفاوت تربیت مادر آمریکایی و ژاپنی
وی در خصوص تفاوت تربیت مادر آمریکایی و ژاپنی عنوان کرد: مادر آمریکایی در بالا میایستد و به فرزند دستور میدهد. او مقام لیدر را دارد. اما مادر ژاپنی در نقشش محو است. لحنش دستوری نیست بجای اینکه به فرزند بگوید این کار را بکن، میگوید بیا این کار را انجام دهیم. بنابراین بچه خود را در تقابل با مادر به عنوان نیرویی بالاتر نمیبیند. این رفتار در معلمهای ژاپنی هم وجود دارد. در روانشناسی داریم که هر چه از منبع بالا حرف بشنویم در ما مقاومت ایجاد می شود و دوست نداریم کسی به ما دستور دهد درحالی که وقتی با یک نفر حالت همتا پیدا میکنیم بیشتر حرف او را گوش میدهیم.
مترجم کتاب آموزش و تربیت در ژاپن و آمریکا افزود: تفاوت دیگر این است که مادر ژاپنی نمیآید مستقیما به بچه درس بدهد اما محیط را به گونهای برای آموزش کودک فراهم میکند؛ به طور مثال در اتاق کودک کتاب قرار میدهد، معلم خصوصی میگیرد و... . در مجموع مادر ژاپنی خود را روبروی بچه قرار نمیدهد اما مادر آمریکایی مستقیما خودش آموزش هم میدهد.
حسینی در توصیف مردم ژاپن عنوان کرد: ژاپنیها خیلی مردم احساساتیای هستند و احساس آنها بر همه چیز مقدم است. آنها خیلی قانع زندگی میکنند و صرفه جویی را ارزش میدانند. به طور مثال اینکه گاز روشن باشد و اتاق را گرم کند برای آنها چیز عجیبی است آنها با فرشِ برقی خانه را گرم میکنند.
وی در خصوص تصور مرم ژاپن از ایران تصریح کرد: ایران برای آنها خیلی ناشناخته است. اصلاً فکر نمیکنند که ما کشوری در این اندازه باشیم. فکرمیکنند و ما هنوز سوار شتر میشویم. با توجه به اینکه از ایران در آنجا فقط هنگام تظاهرات و... خبر پخش میشود تصور میکننند مردمی هستیم که دنبال دعوا و شر میگردند.منبع
http://www.sce.ir/portal/home.php?ocode=1000000744&block=news&id=564665
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.